سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طمع کشاننده به هلاکت است و نارهاننده ، و ضامنى است حق ضمانت نگزارنده ، و بسا نوشنده که گلویش بگیرد و پیش از سیراب شدن بمیرد ، و ارزش چیزى که بر سر آن همچشمى کنند هر چند بیشتر بود مصیبت از دست دادنش بزرگتر بود ، و آرزوها دیده بصیرت را کور سازد و بخت سوى آن کس که در پى آن نبود تازد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :7
کل بازدید :59454
تعداد کل یاداشته ها : 20
103/2/7
6:11 ص

یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان، تعامل و ارتباط با دیگران است. انسان در طول رشد خود، پیوسته برای بقا و پیشرفت خویش، محتاج ارتباط با دیگران است که بین این امر با سلامت رابطه ای نزدیک وجود دارد. تمام انسان ها به دنبال یافتن کسانی هستند که با آن ها احساس خوش بختی کنند و از زندگی با آن ها لذت ببرند و در کنارشان منفعت بیشتری کسب کنند. در بین ارتباطات انسانی، نیاز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعی از زندگی انسان مطرح می شود و این زمانی است که پسر و دختر تصمیم می گیرند تا همسر آینده را انتخاب کنند و در این ارتباط مقطعی که لازمه شناخت از همدیگر است،

 

باید توجه داشت که نیروی پیوندجویی دو جنس مخالف، دل دادگی های پسرانه و دلبری های دخترانه و دل بستگی های طرفین، در قشر جوان وجود دارد. البته این ارتباط ها و علاقه ها منشأ تشکیل خانواده و بقای نسل و ادامه حیات می گردند، ولی باید در چارچوب اصولی اخلاقی و شرعی باشند.

 

گاهی این علاقه ی درونی به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهای اجتماعی و دینی خارج می شود و به سوی بی عفّتی و گناه کشیده می شود که این امر بسیار ناشایست و غیراخلاقی است.

 

در این مقالات ، سعی خواهد شد تا چارچوب ارتباط با جنس مخالف، که گاهی برای انتخاب همسر لازم است، طبق معیارهای اسلامی و اخلاقی بیان گردد تا نوجوانان عزیز از شرایط آن مطّلع گردند. اما پیش از بیان اصول ارزشی و اخلاقی ارتباط، لازم است تعریف دوستی با جنس مخالف بیان گردد ـ تا خدای ناکرده ـ جوانان عزیز به این عمل ضدارزشی و حرام گرفتار نشوند.

 

 تعریف «دوستی دختر و پسر»

بر اساس قواعد کلی حاکم بر ارتباط میان فردی، نمی توان هر ارتباطی را «دوستی دختر و پسر» نامید، بلکه می توان گفت: «دوستی دختر و پسر» یعنی: ارتباطی که بین دو جنس مخالف وجود دارد و در این ارتباط، محبت، صمیمیت، عشق و علاقه ی قلبی ویژه وجود دارد و از این رو، ارتباط دو کودک یا ارتباط تحصیلی یا ارتباط معلم با شاگرد و مانند آن، که برای اهداف خاصی است، نمی تواند از مقوله دوستی دختر و پسر باشد.

 

 انگیزه های برقراری ارتباط با جنس مخالف

1. وعده ازدواج: یکی از بهانه های ارتباط بین پسران و دختران وعده ازدواج از ناحیه پسر است و معمولا با این وعده ها پسران با دختران ارتباط پیدا می کنند. در حقیقت، دختر و پسر با طرح مسئله «ازدواج» با یکدیگر رفاقت کرده، سعی می کنند نیازهای عاطفی همدیگر را برآورده کنند، اما حقیقت امر این است که این وعده ها در حدّ خیال بافی می مانند و جامه عمل نمی پوشند; زیرا خانواده  چنین افرادی را در حدّ لازم پخته و شایسته برای ازدواج نمی یابند، طرح مسئله «ازدواج» از سوی پسر اگر هم صورت گیرد، با مخالفت خانواده اش روبه رو می شود و حتی اگر پسر به خواستگاری دختر نیز برود، خانواده دختر چنین ازدواجی را نمی پسندند. بنابراین، وجود فکر ازدواج در بین دختران و پسران تنها نوعی ساز و کار دفاعی برای ایجاد رضایت خاطر و رهایی از اضطرابی است که در نتیجه عملِ بر خلاف قواعد و هنجارهای خانواده و جامعه صورت می گیرد.

بهترین روش ایجاد ارتباط، در پرتو اصول دینی است که خانواده پسر از خانواده دختر خواستگاری کند و تحت نظارت والدین تحقیقات ادامه یابند و از خصوصیات همدیگر مطلع شوند.

2. انگیزه جنسی: از انگیزه های دیگر ارتباط دختر و پسر بهره بری جنسی است. این پدیده در میان اقشاری از جامعه که از لحاظ رشد فکری و فرهنگی در انحطاط شدیدی به سر می برند، بیشتر دیده می شود. این افراد برای ارضای غرایز جنسی خود، همه ی ارزش های خانوادگی و فردی خود را قربانی می کنند و دست به رفتاری می زنند که برای اغلب افراد جامعه، بسیار پست تلقّی می شود.

چنانچه این ارتباط های ناپسند منجر به رابطه ی جنسی بین دختر و پسر شوند مشکلات زیادی را برای دختر، که قربانی اصلی این رابطه است به دنبال می آورد. اشتغال ذهنی درباره ی این موضوع که مبادا این ارتباط برای او در آینده مشکل ساز باشد، تعادل روانی او را به نحو چشم گیری بر هم می زند و فشار روانی زیادی بر او تحمیل می کند.

چنین دخترانی در ازدواج با مشکل روبه رو می شوند و حاضر به ازدواج نیستند و زمانی که با فشار خانواده روبه رو می شوند و تن به ازدواج می دهند، همیشه نگران افشای رابطه گذشته خود هستند و از اینکه همسرشان از رابطه مخفی آن ها در گذشته آگاه شود رنج می برند.

 

3. توهّم قدرت و جاذبه: یکی دیگر از انگیزه های دوستی با جنس مخالف این است که پسران داشتن دوست دختر را یک قدرت اجتماعی برای خود تصور می کنند و دختران نیز داشتن یک دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب می آورند.

 اما طول نمی کشد که پی خواهند برد این قدرت نمایی و جاذبه ارائه شده به قیمت از دست دادن بسیاری از جاذبه ها و قدرت های اجتماعی و شخصیتی دیگر تمام شده، در نتیجه، دوستی ها به پایان می رسند و حسرت از دست دادن شرافت و ارزشمندی خویش، دنیایی از تعارض را در درون دختر و پسر باقی می گذارد.

 

4. پناه جویی به یکدیگر: دختران و پسرانی که مورد بی محبتی در خانواده قرار می گیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند و در این زمینه، خود را سرگردان و آشفته می یابند، از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، درصدد کسب رضایت و یا به عبارت دیگر، به دنبال یافتن شرایطی هستند که برای آن ها اطمینان خاطر و رضایتمندی بیشتری فراهم کند و پناه گاهی برای جبران کمبود محبت خود فراهم سازند.

  اما اطمینان خاطری که دختران و پسران از طریق برقراری دوستی بین خود جستوجو می کنند هیچ گاه حاصل نمی شود; زیرا این روابط پنهانی و به دور از چشم خانواده صورت می گیرد. به همین دلیل، دختر و پسر باید وقت و توان زیادی صرف کنند تا بتوانند زمینه این رابطه را فراهم کنند و تحمل ترس و اضطراب مستمری که دو طرف باید تحمّل کنند تا این روابط از چشم آشنایان پنهان بماند، رضایتمندی و آرامشی را که به دنبال آن هستند خنثی خواهد کرد.

 

<\/h2>
  

دختران و ارتباط با جنس مخالف
 

در این مقاله به برسی وظیفه ی دختران در ارتباط با جنس مخالف می پردازیم .البته این رهنمودها کلی بوده و پسرها هم می توانند از آن استفاده کنند. اما روی صحبت ما بیشتر با دخترانی است که در آینده باید مادرانی موفق و پاکدامن باشند تا فرزندانی پاک و سالم تربیت کنند :

 

اگر صمیمیت، رفاقت، محبت و مهرورزى... بنیاد ارتباط با جنس مخالف باشد ، این رابطه آسیب‏پذیر و چراگاه شیطان است. پس دختر در ارتباط با جنس مخالف باید متکبرانه برخورد کند تا از آفت‏هاى ارتباط که هر لحظه ممکن است خرمن عفت و پاکى‏اش را به خطر اندازد ، مصون بماند. ضمن تأکید مجدد بر حفظ حرمت انسانى، شما دختران عزیز را به رعایت مقررات دینى و اخلاقى در ارتباط ها، به ویژه رابطه با جنس مخالف، توصیه مى‏کنیم. مبادا با نگاهى آلوده و کلامى خلاف موازین شرعى، سرمایه انسانى و عفاف و حیا و کرامت انسانى خود را به خطر اندازید.

اصل رابطه دختر و پسر ممنوع نشده است بلکه اسلام آن را روش مند و نظام مند کرده است زیرا اگر این نیاز نیز مانند سایر نیازهای جسمی و روانی ، بخواهد به طور کامل ارضا شود و انسان را دچار مشکلی نکند باید تحت ضابطه، نظم و شرایط خاص خود باشد.

منکر این نیستیم که یکی از نیازهای طبیعی انسان وقتی که به سن نوجوانی و بلوغ می رسد ، رابطه با جنس مخالف است. اصل وجود این نیاز و احساس طبیعی ، در همه انسان ها نهاده شده تا پسر و دختر انگیزه ی لازم را برای تشکیل زندگی مشترک داشته باشند . شدت این انگیزه به حدی است که آنها را از خانواده خود جدا می کند و آماده می کند تا با وجود همه مشکلات و سختی ها، در کنار هم باشند و سبب آرامش روح و روان یکدیگر گردند.

 

بنابر این اصل رابطه دختر و پسر ممنوع نشده است بلکه اسلام آن را روش مند و نظام مند کرده است زیرا اگر این نیاز نیز مانند سایر نیازهای جسمی و روانی ، بخواهد به طور کامل ارضا شود و انسان را دچار مشکلی نکند باید تحت ضابطه، نظم و شرایط خاص خود باشد. افراط و تفریط و پیروی نکردن از توصیه های عقل و شرع، نه تنها در مسیر ارضای این نیاز ، مانع ایجاد می کند ، بلکه تأثیرات مخربی در دیگر زمینه های زندگی انسان ایجاد می کند.

اگر می پرسید  چرا در وجود ما غریزه و نیازی قرار داده شده است که آنقدر باید مهار شود؟ و در صورت عدم مهار دردسر ساز است؟در جوابتان باید بگوئیم :

در مورد ارتباط دختر و پسر نیز این احساس در ما وجود دارد و غیر قابل انکار است ولی باید با این احساس عا قلانه برخورد کرد و از افراط و تفریط  اجتناب کرد.

 

 

اسلام به طور کلی (خواه دختر و پسر یا زن و مرد نامحرم) به منظور حفظ عفت عمومی ،هر گونه ارتباط نامشروع با نامحرم اعم از سخن گفتن از روی هوس، نگاه ناپاک ، تماس بدنی و ... را ممنوع کرده و بر حیا و عفت و پاکدامنی تأکید نموده است.

پیامبر اکرم(ص) سخن گفتن زن با مرد نامحرم را نهی کردند و فرمودند: "هر مرد ی که با زن نامحرمی دست دهد ، دچار غضب الهی شود و هر کس با زن نامحرمی همراه شود و در جای خلوتی قرار گیرد ، در زنجیری از آتش قرار خواهد گرفت".(1)

 

 

 

اسلام می خواهد انواع لذت های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود .

واقعیت آن است که غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است که بسیاری از رفتارهای انسانی را شکل می دهد و به گونه های مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که یک مکتب جامع است و مى خواهد مردان و زنان مسلمان ازلحاظ روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند تا بتوانند قله هاى رفیع انسانی و رستگارى را فتح نمایند و از طرف دیگر به نیازهای غریزی و فطری خود نیز دست یابند ، بنابراین با حساسیت ویژه  اما واقع بینانه و لحاظ کردن طبیعت و امیال درونى و خواسته هاى نفسانى انسان ، قوانین و احکامى را جهت حفظ و نگهدارى فرد و جامعه در خط اعتدال و میانه روى وضع کرده است .

از جمله آن احکام ، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است .این ها همه به سبب این است که اسلام از جانب کسى براى هدایت انسان ها فرستاده شده است که خالق فطرت وغریزه با تمامى استعدادهاى بهینه و ذخیره شده در انسان است . بنابراین هر عاملى که موجب تحریک انگیزه هاى شهوانى درانسان شود و موجب اختلال در نظم اجتماعی و بنیان خانواده شود و به آرامش روحى ، روانى و عفت عمومى ، صدمه وارد کند ، موردتأیید اسلام نیست . اسلام می خواهد انواع لذت های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود .

در بحث ارتباط با جنس مخالف  آسیب پذیری دختران و زنان بیشتر است .آنان حساس تر بوده و ممکن است تحت تاثیر احساسات خود قرار گیرند.به همین دلیل خانواده ها بخصوص در ایران بر روابط و رفت و آمدهای دختران خود حساس تر هستند. خود دختران نیز باید مراقبت بیشتری از گوهر وجودی خویش کرده و جسم وروح خود را سالم و پاکیزه نگاه دارند زیرا همانگونه که گفتیم آینده ی جامعه در گرو پاکدامنی مادران آن جامعه است.

پی نوشت:

1. بحارالانوار، ج 101، ص 32.

 

 

:

 


  
  
یکی از جنجال برانگیزترین قوانین در تمام نقاط دنیا قوانین مربوط به خانواده و روابط زوجین است.
امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته با توجه به تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تمایل قانونگذار به سمت تعادلی با اعمال تبعیض مثبت به نفع زنان و کودکان به جهت شرایط خاص این گروه شکل گرفته است.
در کشور ما از زمان تدوین قانون مدنی ریشه اصلی روابط زوجین و نیز ابوین با فرزندان کاملا منطبق بر فقه شیعی بوده به نحوی که عباراتی از قانون دقیقا ترجمه متون فقهی است که این امر به رغم تحولات اجتماعی از سال 1304 تاکنون اصلاح زیادی نگردیده است.
در قانون مزبور تعادل میان زوجین کاملا متاثر از شرعی است که حقوق و تکالیف دارای موازنه ای با یکدیگر هستند.
یکی از حقوق مسلم زوجه مستند به ماده 1082 قانون مدنی مهریه است که حقی است که به محض عقد به زن تعلق گرفته و مطالبه آن بنا به تمایل زوجه جهت تعیین زمان وصول است که در اصطلاح حقوق عند المطالبه نامیده شده است. در سال های اخیر به دلیل تحولات 
اولا از نظر شرعی تعیین میزان مهریه کاملا تابع نظر زوجین و بستگی به وضعیت زوجه داشته و تعیین حداقل یا حداکثر برای آن برخلاف شرع و قانون است.
ثانیا در شرع اسلام در مقابل مهریه حقوقی برای زوج (مرد) لحاظ گردیده است که با ایجاد محدودیت جهت وصول مهریه زوجه این حقوق بدون تغییر مانده و بدون شک تغییر کفه ترازو به نفع یکی از زوجین می تواند زمینه سو»استفاده از آن را مهیا کند که در سطحی کلان جامعه را دچار اختلال و مشکلات عدیده  اجتماعی و رشد آمار جرایم (همسرکشی، فرار از منزل، فحشا و...) خواهد کرد.
ثالثا به رغم آنکه آمار پرونده های خانواده در مراجع قضایی حکایت از آن دارد که در بیشتر موارد مشکلات به دلیل تخلف مردان از انجام تکالیف قانونی خود (از جمله موارد ترک انفاق، سو»معاشرت با زوجه، اعتیاد، تعدد زوجات و...) دارد که با توجه به عدم وجود حق طلاق برای زنان ایشان را در جهت رهایی از این علقه دچار مشکلات فراوانی می نماید جای تعجب دارد که عده ای از مجرایی غیر از قانونگذاری از طریق مجلس شورای اسلامی که تنها نهاد قانون جهت وضع قانون است به دلیل کنترل موثر و به جای شورای نگهبان جهت تطبیق با قوانین و شرع از طرفی از جمله صدور آیین نامه یا بخشنامه اداری نسبت به پیچیده تر کردن این معضل اقدام می کنند
که از آن جمله بخشنامه سازمان ثبت اسناد و املاک کشور را می توان اشاره کرد که سعی کرده «عندالاستطاعه» را جایگزین عند المطالبه نماید که این در شرایطی است که بیشتر پرونده های خانوادگی حاکی از بی سرپرستی با بد سرپرستی زوجه و فرزندان، اعسار و پناهی ایشان به ویژه از لحاظ اقتصادی دارد که با عنایت به اینکه هیچ نهاد یا ارگان دولتی یا غیردولتی جهت اعمال حمایت موثر در این موقعیت وجود نداشته و اغلب افراد خود مجبور به حل تمام مشکلات  هستند سعی در ایجاد تمرکز اقتصادی به نفع مردان و ایجاد محدودیت های روز به روز برای زنان و کودکان (با توجه به نرخ نازلی که معمولا محاکم برای نفقه بر زندان مقرر می نمایند) کل جامعه را به تنش می کشاند.
مضافا آنکه درصد بالایی از زنانی که مبادرت به مطالبه مهریه خود می کنند سعی در استفاده از این ابزار قانونی (به عنوان تنها ابزار موثر) در ایجاد فشار بر زوج جهت توافق به جدایی دارند (به دلیل آنکه موارد قانونی که زنان قادر به اخذ طلاق باشند بسیار محدود بوده و عمدتا تنها در شرایط بسیار حاد و غیرقابل تحمل در نظر گرفته شده که اثبات آن هم در محاکم بسیار سخت و گاهی غیرممکن است) یا عده ای از ایشان با فوت شوهر و با عنایت به سهم الارث اندک زوجه و وجود فرزندان صغیر و عدم حمایت خانواده شوهر سعی می کنند از طریق وصول مهریه قسمت بیشتری از دارایی زوج را در خانواده جهت نگهداری و هزینه فرزندان حفظ نماید و نیز با توجه به آنکه اگر به آمار پرونده های طلاق در ایران توجه شود حاکی از آن است که موارد وصول کل مهریه با صدور حکم طلاق بسیار اندک است و بسیاری موارد با بذل قسمت قابل توجهی از مهریه در مقابل طلاق یا اخذ حضانت فرزندان اقدام شده است و تعداد انگشت شمار و خاصی از زنان از مهریه سو»استفاده می کنند. اما ظاهرا همین موارد اندک مورد بهانه قرار گرفته و با ایجاد حواشی غیر واقع و بزرگنمایی مسائل سعی دارند وصول مهریه را امری مذموم تلقی کنند.
بسیاری از قوانین دیگر ما دارای اشکلات عمده ای هستند که موجب زندانی شدن افراد می گردند (نرخ بالای دیه و عدم قبول تقسیط آن توسط بسیاری از محاکم و...) اما گویی مهریه تنها مشکل فعلی نظام قضایی کشور است که بانوان را در کمال برخورداری از حقوق و وضعیت مناسب اقتصادی و اجتماعی قرار دارند باید تا حدودی محدود نمود تا موازنه ای برقرار باشد!
این در حالی است که مشکلات زنان منحصر به ایشان نبوده و امروز وارد حوزه عمومی جامعه شده است و در سطحی کلان موجب بر هم خوردن نظم و امنیت جامعه و افزایش جرائم خانوادگی می شود.
از سویی موجل کردن دین بدون تعیین زمان مشخص امری خلاف اصول مسلم حقوقی بوده و عند الاستطاعه کردن زمان پرداخت دین مانند آن است که فردی بابت پرداخت دین خود چکی را صادر کرده و در قسمت تاریخ پرداخت قید شود «عند الاستطاعه» که این امر صراحتا نشان دهنده آن است که طرفین احتمالا قصد واقعی پرداخت و دریافت آن را ندارند.
 
با توجه به قوانین خاص اعسار عملا عند الاستطاعه کردن دین مسلمی مانند مهریه به معنای هرگز دریافت نکردن آن می باشد، زیرا در حالی که مهریه عند الامطالبه است چنانچه زوجه از طریق دادگاه یا اداره ثبت نسبت به مطالبه آن اقدام نماید زوج به انواع حیله سعی در معسر نشان دادن خود می کند (حتی گاهی به سرعت تمام اموال خود را به نام بستگان یا دوستان خود نموده است.)
 همانگونه که بیان شد در دین اسلام حقوق و تکالیف زوجین تابع توازنی شرعی است چنانچه در مقابل تکلیف تمکین برای زن، حق نفقه مقرر گردیده و چنانچه مردی از پرداخت نفقه امتناع ورزد زن نیز تکلیفی به تمکین ندارد و در خصوص مهریه نیز این تکلیف مرد در مقابل حق طلاق برای وی است بدان معنا که از آنجایی که مرد به زن مبلغی به عنوان مهریه می پردازد و زن دریافت کننده وجه است لذا بر هم زدن این علقه نیز باید با حفظ حقوق شخصی پرداخت کننده باشد بدین نحو است که در شرایط کلی مرد وجهی (مهریه) به زن پرداخته که تا زمانی که تکلیف آن وجه روشن نشود زن قادر به اخذ حکم طلاق نمی باشد، گاهی مرد قسمتی از آن مبلغ را به زن پرداخته و از سر رضایت خود زوجه را مطلقه می کند یا گاهی زن با پرداخت مبلغی (کمتر یا بیشتر از مهریه) به نام طلاق خلع با توافق زوج خود را مطلقه می سازد.
بنابراین چنانچه مردان از تکلیف پرداخت مهریه معاف شوند در مقابل، باید حق طلاق (برای یک طرف) نیز ساقط گردد که با این روند نظام اجتماعی آسیب پذیرتر خواهد شد.
چنانچه مقرر گردیده که توازن شرع اسلام میان زوجین حاکم شود شرایط نباید به گونه ای شود که یکی از طرفین از تکالیف خود شانه خالی کند زیرا حقوق و تکالیف لازم و ملزوم یکدیگرند.
اینکه در مقابل این گونه بخشنامه ها گفته می شود حق طلاق برای زنان لحاظ شود جای بسی تعجب است که عده ای با این استنباط که حق طلاق ویژه مردان است از پاسخ واضح و شفاف شانه خالی می کنند، حال آنکه مطابق قانون افراد می توانند در امور مختلفی از جمله در بحث، اطلاق با اعطای وکالت تام و بلاعزل به زوجه او را نیز از این حق مسلم و ابتدایی بشری بهره مند سازند.
نرخ بالای مهریه در شرایط فعلی صرفا به دلیل چشم و هم چشمی ظاهری نیست که برخی سعی در بزرگنمایی آن می  کنند بلکه علت اصلی این امر استفاده از این ابزار به عنوان تنها روش موثر برای بهره مندی از پاره ای حقوق است که زنان از آن اگر نگوییم محروم لاقل در اعمال آن محدودند و این عکس العمل طبیعی جامعه به قوانینی است که بسیار کندتر از فضای جامعه ای که در آن این قوانین اجرا می شوند، تغییر می نماید حال آنکه قوانین باید برای ضابطه مند نمودن روابط افراد به نحوی که کل جامعه با اجرای کامل آن مشکلات عدیده نشود، رفع و اعمال گردد.
بی شک حفظ کانون خانواده با محدودیت حقوق اجتماعی زنان و نیز کم رنگ کردن نقش اجتماعی فرهنگی و اقتصادی ایشان میسر نبوده و تجربه جامعه کنونی حاکی از آن است که نظام خانواده در صورتی که تمام افراد خانواده (اعم از زن، مرد و کودک) دارای حقوق و تکالیف مشخص و متعادل هستند دارای احساس شادی، رفاه و دارای سلامت خواهند بود.

88/7/26::: 3:10 ع
نظر()
  
  
عادی شدن روابط زنان و مردان یک آسیب اجتماعی است

 بیشتر پرونده‌های طلاق ناشی از ارتباط مردان و زنان در محیط‌ کاری خود با جنس مخالف است،  اگر در اجتماع ، ارتباط زنان با مردان یک امر عادی به شمار آید ، این امر خود یک آسیب‌ اجتماعی است.

 

یکی از آسیب‌های اجتماعی متوجه زنان را حضور آنان در اجتماع می باشد  زنان باید در روابط اجتماعی، شئونات اسلامی و شرعی را به طور کامل رعایت کنند.

چنانچه زنان در چگونگی ارتباط با مردان، مراقب رفتارها و برخوردهای اجتماعی خود نباشند ، کانون خانوادگی آنان لطمه خواهد دید.

 متأسفانه این گونه ارتباطات و رعایت نکردن شئولات اسلامی موجب شده که روابط در کانون خانوادگی سرد شود و در نتیجه تأثیرات نامطلوبی را بر فرزندان نیز به جای گذارد. فرزندانی که آینده اجتماع توسط آنان ساخته می‌شود.

اگرچه حضور زن در اجتماع مفید است، اما اگر این حضور به گناه و مفسده بیانجامد ، طبق حکم خدا حرام است.

 ارتباط با جنس مخالف باید در حوزه شرعی و فقهی باشد ،  اگر در اجتماع ، ارتباط زنان با مردان یک امر عادی به شمار آید، این امر خود یک آسیب‌ اجتماعی است.

 

 یکی دیگر از آسیب‌های اجتماعی را کوتاهی افراد در توجه ویژه به فریضه امر به معروف و نهی از منکر می باشد: چنانچه در اجتماع با رفتار خلاف شرع مواجه شدیم، باید به وسیله امر به معروف و نهی از منکر به اصلاح امور بپردازیم.

امر به معروف یک بحث اساسی در اسلام است و امام خمینی (ره) در تحریرالوسیله در یک باب جدا به آن پرداخته است؛ بر این اساس اگر حضور اجتماعی زنان با اشکالاتی مواجه شود ، باید با امر به معروف و نهی از منکر از بروز آسیب‌ها پیشگیری کرد.

 

 یکی دیگر از آسیب‌های اجتماعی را عادی شدن گناه می باشد گناه صغیره‌ای که عادی شود ، خود گناه کبیره است و این امر نه تنها روح انسان را کدر می‌کند، بلکه بر روی سلامت جسمی انسان نیز تأثیر می‌گذارد؛ بر این اساس اگر حضور اجتماعی افراد با حفظ شئونات اخلاقی و شرعی همراه نباشد، هم فرد و هم اجتماع آسیب خواهد دید.

 

خانواده برترین نهاد نزد خداوند است و مکانی است برای افراد تاهمراه و هم پیمان شوند ، شریک لحظات شادی وغم هم باشند و آینده ی خود و فرزندانشان را بسازند. اشتباه جبران ناپذیری است اگر چنین کانون مقدسی را بخاطر رعایت نکردن اصولی که دین ما با آینده نگری خود وضع کرده است، از دست بدهیم. 

 

 

 


88/7/21::: 2:14 ع
نظر()
  
  

 قانون انحصار وراثت


 (. در این نوشتار سعی شده اقدا ماتی که به منظور اخذ گواهی انحصار وراثت لازم است . به زبانی ساده بیان گردد. )

مدارک لازم برای تقا ضای انحصار وراثت :

1- شنا سنامه و گواهی فوت متوفی :

پس از فوت متوفی مراتب توسط اداره ثبت احوال ثبت گردیده و شناسنامه فوت شده باطل و گواهی فوت صادر می گردد. ارایه اصل گواهی فوت و کپی برابر اصل شده آن به ضمیمه در خواست الزامی است .

2- استشهادیه محضری :

اسامی کلیه وراث می بایست در فرم مخصوصی که تو سط دادگستری در اختیار متقاضیان قرار می گیرد نوشته

و توسط 2نفر از اشخاصی که وراث و متوفی را می شناسند در یکی از دفاتر اسناد رسمی امضاء شده و امضاء

ایشان نیز توسط دفاتر اسناد رسمی گواهی شود .

3-رسید گواهی مالیاتی (مالیات بر ارث )

وراث باید پس از فوت متوفی لیست کلیه اموال و داراییهای منقول و غیر منقول متوفی را به اداره دارایی حوزه محل سکونت متوفی ارایه نمایند و رسید آنرا در یافت داشته و بهمراه تقاضای گواهی انحصار وراثت به دادگاه تقدیم نمایند .

4-کپی برابر اصل شده شناسنامه وراث :

متقاضی انحصار وراثت می بایست علاوه بر شناسنامه خود کپی برابر اصل شده شناسنامه سایر وراث را نیز تهیه

و به دادگاه تقدیم نماید ارایه اصل شناسنامه ها جهت ملاحظه توسط مدیر دفتر دادگاه الزامیست .

5-دادخواست :

پس از تهیه مدارک فوق الذکر متقاضی باید داد خواستی به خواسته صدور گواهی انحصار وراثت تنظیم و همراه مدارک یاد شده به دادگاه ارایه نماید .جهت اطلاع از نحوه تنظیم دادخواست مربوطه می توانید به قسمت (نحوه تنظیم دادخواست )سایت وکالت مراجعه نمایید .

دادخواست را به کدام دادگاه ارایه نماییم ؟

مطابق ماده 20 قانون آیین دادرسی در امور مدنی دعاوی راجع به ترکه متوفی در دادگاه محلی که آخرین اقامتگاه متوفی در ایران آن محل بوده و اگر آخرین اقامتگاه متوفی معلوم نباشد رسیدگی در صلاحیت دادگاهی است که اخرین

محل سکونت متوفی در ایران در حوزه آن بوده است ،بنا براین دادگاه صالح جهت تقدیم دادخواست انحصار وراثت دادگاهی است که آخرین محل سکونت متوفی بوده است .

اشخاص صلاحیت دار برای ارایه دادخواست انحصار وراثت :

وراث متوفی و اشخاص ذینفع (هر شخصی که منفعتی در اموال متوفی دارد) می توانند از دادگاه تقاضای صدور گواهی انحصار وراثت نمایند نکته قابل توجه اینکه چنانچه وراث و یا اشخاص ذینفع متعدد باشند نیازی به در خواست همگی آنها نمی باشد و اقدام یک نفر از افراد مذ کور برای امضاء وارایه دادخواست کافی است .

تشریفات دادرسی پس از تقدیم دادخواست :

دادگاه پس از ملاحظه اسناد و مدارک مربوطه با هزینه متقاضی در خواست وی را یک نوبت در یکی از روزنامهءی کثیر الا نتشار یا محلی آگهی می نماید . پس از گذشت یک ماه از تاریخ نشر آگهی در صورتی

که کسی به آن اعتراض ننماید .بدون تشکیل جلسه رسیدگی و دعوت از وراث گواهی انحصار وراثت که بیانگر

مشخصات و تعداد وراث و نسبت آنها با متوفی و سهم ایشان از ما ترک است صادر می نماید . در صورتیکه پس از نشر آگهی کسی به مفاد دادخواست معترض باشد و اعتراض خویش را تقدیم دادگاه نماید دادگاه جلسه ای راجهت رسیدگی تعیین نموده و به متقاضی و معترض ابلاغ می نماید پس از رسیدگی حکم مقتضی صادر می نماید که قابل تجدید نظر خواهد بود .

نکات قابل توجه در گواهی انحصار وراثت :

* در صورتی که در زمان فوت نطفه ای منعقد شده باشد جنین نیز جزءوراث قرارمی گیرد و باید در دادخواست مربوطه قید شود

* در صورتی که برای محجور قیم مشخص نشده باشد دادستان می تواند به در خواست گواهی انحصار وراث اعتراض نماید .

* در صورتی که بهای ترکه بیش از 10 میلیون ریال نباشد ضرورتی برای نشر آگهی نیست در این حالت دادگاه

با ملاحظه مستند است و مدارک تقدیمی اتخاذ تصمیم می نماید .

* در مورد وراث رو ستاییان در صورتی که بهای ترکه بیش از ده میلیون ریال باشد آگهی برای یک بار ودر یک روز در معابر و اماکن عمومی روستای محل اقامت متوفی نصب خواهد شد و نیازی به نشر آگهی در جراید نیست .

* در صورتیکه متقاضی نام یک یا چند تن از وراث را در دادخواست اعلام ننماید . عمل وی در حکم کلاهبرداری بوده با شکایت ایشان قابل تعقیب و مجازات خواهد بود .


  

 

مهریه: مهریه مال معین یا چیزی است که قائم مقام مال است که در عقد نکاح بر ذمه مرد قرار میگیرد و در صورت مطالبه زن، وی مکلف است مهریهاش را بپردازد و این حق ارتباطی به طلاق و نفقه ندارد.

چگونگی اقدام زوجه برای اخذ مهریه

اگر مهریه وجه نقد یا در حکم نقد مانند سکه و طلا باشد زن با در دست داشتن سند رسمی ازدواج میتواند به دفتر ازدواج و یا دایره اجرای ثبت (مستقر در اداره ثبت اسناد محل وقوع ازدواج) مراجعه و در فرم خاصی که در آن دایره موجود است تقاضای صدور اجرائیه کند.

اجرائیه به شوهر ابلاغ میشود و به او 10 روز مهلت داده خواهد شد تا طلب همسرش را پرداخت کند. در صورتی که شوهر در این مدت دین خود را نپردازد زن میتواند با معرفی اموال و دارایی شوهر به اجرای ثبت، تقاضا کند اموال او توقیف شود و نیز میتواند مطالباتی را که شوهر از اشخاص دیگری دارد و یا موجودی حسابهای بانکی او را توقیف کند. زن همچنین میتواند تقاضای توقیف حقوق شوهر را از سازمانها و مؤسسه های دولتی و یا خصوصی داشته باشد و تا میزان یک چهارم حقوق (مادام که شوهر متأهل است) و نیز یک سوم آن را (در صورتی که زن و شوهر از یکدیگر جدا شوند و تا زمانی که شوهر زن دیگری اختیار نکرده) توقیف کند. اگر مهریه سکه یا طلا باشد و شوهر نتواند اصل آن را بپردازد، قیمت روز مطالبه آنها (روزی که زن آن را از طریق اجرای ثبت و یا دادگاه مطالبه میکند) ملاک اجرای قانونی حکم است. اگر سند ازدواج رسمی نباشد، زن برای مطالبه مهریه خود باید از طریق تسلیم دادخواست به دادگاه اقدام کند.

مواد قانونی:

ماده 1078 – هر چیزی را که مالیت داشته و قابل تملک نیز باشد میتوان مهر قرار داد.

ماده 1079 – مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آنها بشود معلوم باشد.

ماده 1080 – تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است.

ماده 1082 – به مجرد عقد، زن مالک مهر میشود و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.

مراجع مطالبه مهریه:

1 – دادگاه خانواده:

زوجه میتواند با ارائه دادخواست حقوقی به دادگاه ویژه خانواده، مهریه خود، هزینه ابطال تمبر و حق الوکاله وکیل را مطالبه نماید و همزمان تقاضای توقیف اموال همسرش را نیز بنماید.

هزینه تمبر دادخواست مطالبه مهریه

بابت یک میلیون تومان اول مهریه، پانزده هزار تومان تمبر و بابت مابقی مهریه به ازای هر یک میلیون تومان، بیست هزار تومان تمبر الصاق میگردد.

عجز از پرداخت هزینه دادرسی:

در صورت ناتوانی زوجه از پرداخت هزینه دادرسی وی میتواند دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را به پیوست دادخواست مهریه ارائه دهد که دادگاه بدواً به این خواسته رسیدگی و سپس به خواسته اصلی میپردازد بدیهی است زوجه، در صورت اثبات اعسار از پرداخت هزینه دادرسی معاف خواهد بود.

2 – مطالبه مهریه از طریق اجرای ثبت اسناد رسمی:

زن میتواند از طریق اجرای ثبت اسناد رسمی مهریه خود را مطالبه نماید به این صورت که قباله ازدواج خود را به دفترخانه محل ثبت عقد ارائه و تقاضای صدور اجرائیه نماید سپس با اجرائیه به اداره ثبت مراجعه و مهریه خود را مطالبه کند که البته به میزان نیم عشر دولتی هزینه اجرایی پرداخت مینماید که بعداً این هزینه از شوهر اخذ خواهد گردید که در این راستا مالی اعم از وجه نقد یا مال منقول (ماشین – موبایل…..) و یا مال غیر منقول (ملک) توقیف میگردد البته به شرط اینکه جزء مستثنیات دین نباشد.

حق حبس: حقی است که به زوجه تعلق میگیرد و زن میتواند بعد از عقد ازدواج، شروع زناشوئی و تمکین را منوط به اخذ مهریه نماید که در اینصورت شوهر مکلف است مهریه و نفقه وی را بپردازد.

مواد قانونی:

ماده 1085 – زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد. این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.

ماده 1086 – اگر زن قبل از اخذ مهر به اختیار خود به ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمیتواند از حکم ماده قبل استفاده کند معذلک حقی که برای مطالبه مهر دارد ساقط نخواهد شد.

دادگاه قرار استماع شهادت شهود را صادر و از شهود تعرفه شده با رعایت ضوابط مربوطه تحقیق به عمل آورده و شهود متنقاً اظهار داشتند که مهریه یکصد و چهارده سکه بهار آزادی بوده است. دادگاه جهت بررسی بیشتر موضوع، سردفتر ثبت ازدواج مربوطه را به نام مطلع احضار و از وی نیز تحقیق نموده و وی اعلام داشته دقیقاً به یاد دارد که مهریه یکصد و چهارده سکه بهار آزادی بوده و اینکه در سند نکاحنامه چهارده سکه ذکر شده، ناشی از سهو القلم است. و نیز یک برگ رونوشت از اصل سند که در دفترخانه مضبوط است و مهریه در آن سکصد و چهارده سکه ثبت شده را نیز تسلیم دادگاه نموده است، لذا دادگاه با توجه به مسأله 19 ذیل عنوان فصل فیالمهر از کتاب النکاح تحریر الوسیله و مستنداً به مواد 1284، 1290، 1312 و 1321 قانون مدنی دعوی خواهان را وارد تشخیص و مهریه واقعی خواهان را یکصد و چهارده سکه بهار آزادی تعیین مینماید. دفتر ازدواج شماره …………… مکلف است نسبت به اصلاح اشتباه به عمل آمده. اقدام نماید این رأی حضوری و ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض و رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر مرکز استان ………………. میباشد.

 

 

 

 

 

 


88/7/11::: 2:43 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ کجایند مدعیان حقوق بشر ؟؟؟؟ کجایند سازمان های دروغین مدافین حقوق بشر ؟؟؟؟


+ حقوق بشر کجاست ؟؟؟؟؟ کجایند آنهایی که در سال 1388 فریاد حقوق انسانیت را سر می زدندآیا این کودک خردسال دلش برای بابای جوانش تنگ نمی شود او بابایش را اندازه تمام دنیای کودکیش دوست دارد او زمانی که بابایش به خانه برمی گردد به خاطر دلتنگیش به سوی او پرواز می کند . او بابایش رااز حامیان حقوق بشر می خواهد .


+ شبکه خبری «الجزیره» در گزارشی با طرح موضوع بالا نوشت، «ریچارد کلارک»، مشاور سابق امنیتی کاخ سفید که این طرح را افشا کرده، می‌گوید: آمریکا در مقابل جنگ‌های الکترونیکی فوق‌العاده شکننده است و اگر کشوری همچون چین، روسیه و یا حتی کره شمالی اراده کنند، خواهند توانست در مدت پانزده دقیقه ایالات متحده آمریکا را نابود کنند.


+ بنظرم امارت بهتر است به ایران باز پس داده شود تا حداقل زیر چتر ایران کمی استقلال داشته باشند


+ سلام دوستان پارسی بلاگ ایام سوگواری شهادت عزیز ترین بانوی جهان اسلام را به تک تک شما دوستان تسلیت می گویم وعاجزانه از شما میخواهم دراین ایام با نام وبه احترام ایشان از خانمهای که در اطراف شما می باشند بخواهید که حجابشان را کامل کنند.(حتما بگوئید جهت احترام به مادرمان حضرت فاطمه(س) رعایت کنند نه به خاطر حرف شما) با تشکر از شما


+ میلاد حضرت زینب وروز پرستار بر شما مبارک باد در حقیقت نقش زنان در حماسه عاشورا همچون خود عاشورا جاوید خواهد ماند و آنان براى همیشه تاریخ پر بار شیعه بهترین الگوى ایمان و ایثار و اخلاص و فداکارى خواهند بود. از تمامی خانمهای پیام رسان تقاضا دارم در روز میلاد حضرت زینب اورا الگوی خود قرار دهند با تشکراز شما.
+ حجه الاسلام والمسلمین صدیقی: چه کنیم که زیر آوارها نمانیم؟ چه کنیم که گرانی‌ها ما را از پا در نیاورد؟ چه کنیم که بی‌اعتمادی‌ها زندگی ما را متلاشی نکند؟ چه کنیم که اضطراب‌ها،‌افسردگی‌ها و بیماری‌های روحی‌مان را کم کنیم؟
+ راستی شباهت وتفاوت ریگی و موسوی و کروبی که هر سه باعث کشته شدن انسان ها شدند چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
+ عبدالمالک ریگی دستگیر شد دستگیری ریگی با اقدامات اطلاعاتی‌ که مدت‌ها در حال انجام بود، به سرانجام رسید و در حال حاضر نیز وی وارد خاک ایران شده است و تحویل مقامات امنیتی و قضایی می باشد
+ هرگاه احساس کردید آمریکا واسرائیل شما را تأیید میکنند بدانید که راهتان اشتباه است. ای مبارزان با اصل ولایت فقیه، اگر راه شما صحیح بود هیچگاه اسرائیل و آمریکا بودجه های هنگفتی برای شما اختصاص نمی داد. برخلاف عقیده شما اکثریت معترضان و آشوبگران قشر مرفه و ثروتمندان هستند و ضد انقلاب که همیشه در پی فرصتی برای ابراز وجود بوده اند. به خود آیید و چشمانتان را باز کنید.